بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
پیوند عشق جاودان ما پیوند عشق جاودان ما ، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
بابا محمودبابا محمود، تا این لحظه: 43 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
مامان سحرمامان سحر، تا این لحظه: 40 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

دخترم باران ، رحمت زندگی

خاطرات و آلبوم 15 ماهگی

1393/6/21 17:39
198 بازدید
اشتراک گذاری

بارانم قند عسل من این ماه خیلی کارهای خوبی انجام دادی. 

اول اینکه تو خیلی خوب و مسلط راه افتادی و هیچ چیز و هیچ کس توی کشف محیط اطراف جلودارت نیست .

چند وقت پیش رفتیم گاوداری پدر بزرگ و تو خیلی خوب با حیوون ها ارتباط برقرار کردی و به قول عمه، توی یه روزی که اونجا بودی به اندازه یه دانشگاه حیوون دیدی و صداهای حیوانات رو از نزدیک شنیدی.

گاو، سک، توله سگ، گربه، مرغ، خروس، اسب، گوسفند و الاغ حیوون هایی بودند که تو توی گاوداری و بیرون دیدی و واسه دیدن هر کدومشون هم اینقدر ذوق میکردی که بیا و ببین

بعدم که رفتیم باغ انگور و تو شیطون بلا کلی انگور خوردی و بعدم رفتی توی نهر آب و حاضر نبودی بیای بیرون . آبش خیلی سرد بود و ما نمیتونستیم تحمل کنیم ولی تو همش توی آب بودی 

آخرشم خسته شدی و خوابت برد 

من و بابا اینقدر مست تماشای تو بودیم که یادمون رفت ازت عکس های خوشگل خوشگل بگیریم عزیزم

راستی تا یادم نرفته اینقدر خوشگل آقا جون رو صدا میکردی که هممون دلمون غش میرفت برات . میگفتی : آجون

همشم آجون رو صدا میکردی.

اینم یه عکس خوشگل با روسری مامان بزرگی

یه شبم رفتی سراغ کمد لباسات و همه لباس ها و کفش ها تو ریختی بیرون و هی میاوردی به من میدادی که تنت کنم و کلی ذوق میکردی آخه تو هم مثل همه دختر های ناز نازی عاشق پرو لباسی و لباس های نو رو هم خیلی خوب تشخیص میدی 

اینم بگم هر چی تنت کنم اول باید بری جلوی آینه!!!!

اینجا هم رفته بودی سر فریزر و داشتی واسه انتخاب میکردی که چی بپزیم.

من عاشق این عکستم .

اینم یه باران معلق در زمین و هوا!!!!!!

 

اینجا هم رفته بودیم پارک که تو واقعا شاد بودی و لذت میبردی

بالاخره اینم باران وقتی که از خستگی بیهوش شده.

شکلک های محدثه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دوست همیشگیت مامان جون
20 آبان 93 13:27
الهی عزیزم تو چققققققد نازی لپتو بچشم بوووووووووووووووس ممنون از محبتتون، لطف کردین که به ما سر زدید