بازی ها و شهربازی ها
بارانم تو عاشق هیجان هستی و بازی کردن
نیروی نشاط در تو عزیز دلم بالاست و خنده شیرین هیچ گاه از روی لبان زیبایت محو نمی شود
این اولین شهر بازیه که رفتی خیلی خوشت اومده بود
باران جونم با اسباب بازی های خاله بازی که خودش انتخاب کرده
باران خونه مامان بزرگیه و داره با عروسک عمه لیلا بازی میکنه
یه روز آفتابی زمستان در کوهستان پارک خورشید
شهربازی پروما
باران در حال ماشین بازی دخملی عاشقه رانندگیه
باران شب تولد یک سالگیش
اینم هدیه تولد یکسالگیت (البته هدیه اصلیت پس انداز در دفترچه بانکیت بود)
شب افتتاح اتاق جدید در خانه جدید بود که تو علارقم تب بالا از ذوق اتاقت مریضی یادت رفته بود
(باران نازم زیبای خوش قدم ما، از برکت قدم های کوچک اما پر برکت تو آقای پدر در تاریخ 1392/11/24 ما رو صاحب یک خونه قشنگ و زیبا کرد)
و این اتاق جدیدته که البته 3 ماه بعد از اینکه اومدیم خونه جدید برات افتتاحش کردیم
بعدا عکس های اتاقت رو می ذارم
باران خانم با عینک آفتابی جدید هدیه بابا جون و مامان جون
باران و آقای پدر در پارک
و اینم یه روز جمعه که تو هوس آب بازی کرده بودی و تا در حمام رو باز دیدی رفتی تو
ای شیطون ناقلا